دهی از دهستان هویان است که در بخش ویسیان شهرستان خرم آباد واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) ، اسبان منسوب به سوی اعنق. (منتهی الارب). گویند اعنق نام اسبی است. (لسان العرب). فحلی است از خیل عرب و بنات اعنق بدان منسوب است. (لسان العرب)
دهی از دهستان هویان است که در بخش ویسیان شهرستان خرم آباد واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6) ، اسبان منسوب به سوی اعنق. (منتهی الارب). گویند اعنق نام اسبی است. (لسان العرب). فحلی است از خیل عرب و بنات اعنق بدان منسوب است. (لسان العرب)
بی شکوه. بی تشریفات. بی کبکبه و دستگاه: خانه هرکه روی بی شکه آن خانه تراست. سوزنی. رجوع به شکه شود، (اصطلاح تصوف) بی شکلی: صورت از بی صورتی آمد برون بازشد کانا الیه راجعون. مولوی. و رجوع به صورت و هیولی شود
بی شکوه. بی تشریفات. بی کبکبه و دستگاه: خانه هرکه روی بی شکه آن خانه تراست. سوزنی. رجوع به شُکُه ْ شود، (اصطلاح تصوف) بی شکلی: صورت از بی صورتی آمد برون بازشد کانا الیه راجعون. مولوی. و رجوع به صورت و هیولی شود
مرکّب از: بی + سکه، که سکه ندارد. زر و سیم بی نقش. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء)، زر و سیم بی نگار. غیرمضروب: که بی سکه ای را چه یارا بود که هم سکۀ نام دارا بود؟ نظامی. ، حماقت و گولی. (ناظم الاطباء)
مُرَکَّب اَز: بی + سکه، که سکه ندارد. زر و سیم بی نقش. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء)، زر و سیم بی نگار. غیرمضروب: که بی سکه ای را چه یارا بود که هم سکۀ نام دارا بود؟ نظامی. ، حماقت و گولی. (ناظم الاطباء)
پارچه ای که از کناره های ماهوت بریده دوزند. پارچه ای که از مجموع تکه پاره های مربعشکل ماهوت یا پارچۀ دیگر دوخته شود. پارچه ای که از ده ها تکه ماهوت چارگوش که بیکدیگر دوخته اند، فراهم آمده است. - لحاف چل تکه، لحاف که رویۀ آن از قطعات مربعشکل پارچه های رنگارنگ باشد
پارچه ای که از کناره های ماهوت بریده دوزند. پارچه ای که از مجموع تکه پاره های مربعشکل ماهوت یا پارچۀ دیگر دوخته شود. پارچه ای که از ده ها تکه ماهوت چارگوش که بیکدیگر دوخته اند، فراهم آمده است. - لحاف چل تکه، لحاف که رویۀ آن از قطعات مربعشکل پارچه های رنگارنگ باشد